چرا استقرار سیستمهای مدیریت کیفیت در ایران جواب نداده است و نمیدهد؟
متاسفانه در طی دو قرن اخیر کالاها یا خدمات وارد میشوند اما فرهنگ استفاده درست از آنها یا خیلی در جامعه رسوخ نمیکند یا اصلاً مطرح نمیشود.
مباحث مربوط به کیفیت هم از همین قسم است. میتوانم با اطمینان بگویم بالای 95٪ سیستمهای کیفیت مستقر شده در تمامی شرکتها و ارگانها، پوستهای بیش نیست. وقتی اینها پول دارند فقط برای پز دادن، تبلیغات کاذب و مواردی از این دست، میروند دنبال گرفتن گواهینامه آن. در واقع مدرکگرایی در سطح شرکت یا سازمان. وقتی به بحران مالی میخورند، کیفیت دیگر مطرح نیست. اگر قبلاً گواهینامه آن را گرفته باشند، دنبال تمدید آن هم نیستند.
سوالی که مطرح است این است که سازمانهای جهانی چرا استانداردهای کیفیت را تدوین میکنند و آنقدر برای آن وقت و انرژی میگذارند؟
آیا غیر از این است که نیازی را تشخیص دادهاند و برای آنکه شرکتها حداقل معیارها را رعایت کنند، این فعالیتها را انجام میدهند.
میدانیم که بحران فعلی شرکتها عمدتاً داخلی است و نتیجه سوء مدیریت است {البته اعتقاد دارم سوء مدیریتی درکار نیست، بلکه اصلاً مدیریتی وجود ندارد که بخواهیم این چنین نتیجه گیری کنیم}. اگر مفاهیم و دستورات سیستم مدیریت به درستی اجرا شود باعث ارتقاء بهرهوری خواهد شد. با یک مثال ملموس بحث را بازتر میکنم.
هر شرکت یا ارگانی با خرید نیازمندیهای خود درگیر است. یکی از حوزههای خرید، خرید ملزومات مصرفی است. روال معمول شرکتها این است میروند از چند جا استعلام قیمت میگیرند و هر جا که قیمت پایینتری اعلام کرد، مسئول خرید را میفرستند برای خرید. {البته این نکته را متذکر میشوم که ما فرض را بر این میگیریم که مسئولین خرید درستکارند و تبانی نمیکنند}
خب، نتیجه کار چنین است که در طول سال از فروشندگان مختلف با قیمتهای مختلف و با کیفیتهای مختلف اقلام تهیه میشوند.
ولی هرگاه این شرکت، طبق معیارهای درست سیستم مدیریت کیفیت عمل کند، نتیجه طوری دیگری خواهد بود. در این سیستم فروشندگان طبق معیارهایی ارزیابی شده و گریدبندی میشوند. بعد میتوان با مثلاً سه تا از آنها که در بالای لیست گِرِیْد قرار دارند، قراردادهای میانمدت و حتی بلندمدت بست تا علاوه بر استفاده از تخفیفهای کلی از سایر موارد کاهش هزینه، مثل ارسال رایگان یا کم هزینه نیز استفاده کرد، غیر از این از عدم استخدام تعداد زیادی مسئول خرید نیز صرفجویی هزینه کرد و همین طور جلوی تبانی را گرفت.
این فقط یک مثال کوچکی از مزایای فهم درست سیستم مدیریت کیفیت بود. در این رابطه استانداردهای بسیار خوبی هم تدوین شده است. مثل رضایتمندی مشتری، شکایات، شایستگی افراد استخدام شده و سایر موارد.
بیاییم قبل از بکارگیری هر محصول یا خدمتی، فرهنگ استفاده از آن را نیز یاد بگیریم!