شما یک مدیر هستید یا یک رهبر؟ چه تصوری از خودتان دارید؟!
ادامه مطلب را بخوانید تا خود واقعیتان را بشناسید.
مدیران اندکی کارمندانشان را به خاطر نشان دادن خلاقیت یا فرا رفتن از مرزهای شغلیشان تشویق میکنند. بیشتر مدیران دنبال کارمندانی میگردند که دقیقاً همان کاری را انجام دهند که به آنها گفته شده، نه کار دیگر. این یعنی هدر دادن اسرافگرانهی خلاقیتها، ایدهها و انگیزههای کارمندان.
حتی برخی از این مدیر نماها، حماقت بیشتری به خرج میدهند و کارمندشان را توبیخ هم میکنند.
به این دسته افراد بهترین لقبی که میتوان بر آنها نهاد، خلاقیتکُش و انگیزهکُش است.
میخواهید بدانید این خلاقیتکُشها چگونه عمل میکنند؟
با کاغذبازی، چراغ قرمز نشان دادن، سیاستها و تاکید بر خطا نکردن، انرژی کارمندان را میگیرند.
میخواهید رهبر باشید؟ ...
پس «به کارمندانتان فرصت دهید تا غیر از انجام وظیفه، تاثیرگذار هم باشند. حتماً پاسخ مثبتی دریافت خواهید کرد. کنار آنها باشید و مطمئن شوید که تاثیرگذاری خود را حفظ میکنند. با آنها پیوندهای ارتباطی برقرار کنید، تا تعهدپذیری آنها افزایش یابد. آنها خیلی مایلند نقش کاملی در سازمان داشته باشند و نظرها و پیشنهادهایشان شنیده شود.»
یک رهبر، کارمندان را همکار خود میداند نه زیردستانش. رهبری خیابان یکطرفه نیست، رهبری تبادل اطلاعات دوطرفه است که در آن رهبر چشمانداز خلق میکند و کارمندان ایدهها و راههایی مییابند تا به این چشمانداز برسند.