1- مقایسه با خریدهای دیگر شخص
2- تاکید بر سودی بیشتر از مبلغ پرداختی
1- مقایسه با خریدهای دیگر شخص
در این روش خریدهای زیاد و تکراری شخص را که برای او عادی شده و ترسش ریخته است با خریدی که شاید برای اولین بار میخواهد انجام دهد (صرفنظر از قیمتش) و از آن ترس دارد، مقایسه میشود.
در واقع در این روش توجیه قیمت به مخاطب میگوییم که ”این خرید شما دقیقاً مثل خریدهای دیگر شما است که دارید هر روز انجام میدهید که به هیچ وجه ترسناک به نظر نمیرسد!“
مثال: مدیری که هر روز با آژانس سر جلساتش میرود، او وقتی میخواهد سوار آژانس شود هیچ اضطرابی ندارد. چون این خرید آنقدر تکرار شده که برای او کاملاً عادی است. اما همین مدیر وقتی میخواهد در نمایشگاه کتاب، کتاب 20 هزار تومانی را بخرد، خیلی ترس دارد که نکند با این خرید ضرر کند. پرداخت قیمت این کتاب برای این مدیر مشکلی ایجاد نمیکند. اشکال در اینجاست که هزینه آژانس برای او عادی شده است و هیچ ترس و اضطرابی برای او ایجاد نمیکند. اما این خرید کتاب، شاید چون سالی یکبار انجام میشود اضطراب بیشتری ایجاد میکند و این مدیر نیاز دارد تا بیشتر قانع شود تا بتواند بر اضطرابش غلبه کند و این خرید را انجام دهد.
پس یک روش خلاقانه توجیه قیمت برای این مدیر این است که به او نشان دهیم که خرید کتاب دقیقاً مثل آژانس سوار شدن است. منتهی در آن حالت 20 هزار تومان میدهد که به مقصدش برسد، در این حالت 20 هزار میدهد یک کتاب خوب میخرد که میتواند بارها از آن استفاده نماید.
2- تاکید بر سودی بیشتر از مبلغ پرداختی
در این روش نشان میدهیم که خریدار با این خرید سود میکند!
این روش بسیار قدرتمند است چون افراد وقتی بدانند که سودی در کار است، حتماً خرید را انجام می دهند.
مثالی دیگر در این رابطه: قیمت پرینتر رنگی 500 هزار تومان است، اگر شما روزی 5 عدد پرینت نیاز داشتید و میدادید بیرون، بعد از 3 ماه پول شما بر میگردد و بعد از 3 ماه، شما دارید سود میکنید و اگر تا یکسال ادامه دهید، در واقع نه تنها هیچ پولی ما ندادید بلکه بیش از 1.5 میلیون تومان صرفجویی کردید که 1 میلیون تومان آن سود بوده.